همنورد

کوهنوردی

همنورد

کوهنوردی

هنگام شکستگی پا چه نکاتی را رعایت کنیم

تا اطلاع ثانوی به دلیل عارضه شکستگی مجبورم موضوع این وبلاگ را( کوهنوردی )  موقتا تعطیل کنم چون کوه نمی رم و درباره شکستگی پا ،عوارض ناشی از اون ،نحوه درمان ،نقش  تغذیه در بهبود شکستگی و کلا مسایلی که فرد مصدوم در روزهای اول به شدت احساس می کنه که باید بدونه بنویسم چون خودم که اون روزای اول بدجوری سردرگم و تشنه اطلاعات در این زمینه بودم . 

 

اول اینکه در همون ابتدای وقوع حادثه وقتی که هنوز نمی دونیم ایا ضربه وارده منجر به شکستگی شده یا نه اگر درد داشتین و به قدری بود که وزنتون رو نمی تونستین تحمل کنید باید به پای اسیب دیده فشار وارد نکین پس نباید روش راه برین  

دوم محل آسیب دیده رو با یه کیسه محتوی یخ خنک کنین این کار را در همون ابتدا انجام بدین چون تاثیر زیادی در جلوگیری از تورم داره ، هر 3 تا 4 ساعت به مدت  20 دقیقه این کار رو انجام بدین و پای آسیب دیده رو بالاتر از سطح بدن قرار بدین  

 

همین دو کار باعث می شه که پای آسیب دیده ورم نکنه و مثلا اگه بعد از رادیولوژی مطمئن شدین که شکسته پاتون رو گچ می گیرن و دیگه مجبور نیستین صبر کنین که تورمش بخوابه  

نظرات 13 + ارسال نظر
محسن شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ق.ظ http://after23.blogsky.com

اصلن اسم همنوردم عوض کن. بکن. هم شکسته
حالا یخ از کجا بیاریم؟ توی کوه؟ اومد و قلل خیلی رفیع نرفته بودیم که یخ داره. شی وکنیم؟

ببین هی ساز مخالف می زنی ها ، خوب یخ اگه نبود که هیچی کاری نمی شه کرد مثل پای من ورم می کنه فوق فوقش می شه دو برابر اتفاق بدی نمی افته ;)

کژال یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ق.ظ

خب می شه از برفم استفاده کرد

اره میشه چرا که نه

محسن پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:57 ق.ظ http://after23.blogsky.com

ولی توی کوه همیشه برف و یخبندان اینا هست که با آن پای خود را خنک کنیم که باد نکنه.
راستی پا را هم می توان وبال گردن کرد؟ عین دست؟
اگر بله، چطوری؟

وبال گردن که قطعا می شه اصلن شک نکن
یه کلاس بزارین توضیح می دم شما که مدیر آموزشید اشکالی داره نه واقعن؟

حسام چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com

ای بابا. اینجام که شده مطب شکسته بندی. حالا الان کوه نمی ری حداقل از خاطرات دوران جوانیت بنویس که می رفتی. دو تا عکسی چیزی بذار...

منکه پام شکست از ساعت ۲ ظهر تا ۹ شب با همون پا به کل کارهای عادیم رسیدم. حتی جای دوستم ۳ ساعت رفتم آزمایشگاه سر کلاس وایسادم. شب که رسیدم خونه (روم به دیوار) شلوار رو درآوردم تازه به عمق فاجعه پی بردم. آقا باد کرده بود قد هندونه... ضربه وارد شده به پام پدر مادر تاندون و مفصل صلیبی و چی و چی رو مورد عنایت قرار داده بود اساسی.

راستی پات چطوره؟

حالا چرا می زنی آروم بگو دو بار بگو ;)
والا ما هم داریم کار می کنیم و اضافه برنامه هامون هم شده فیزیو تراپی و آب و درمانی دیگه دل و دماغ نمی زاره واسه وبلاگ نویسی

پام ای بد نیست بدون عصا راه می رم ولی لنگون لنگون ، ضربه کاری بوده حالا حالا ها کار داره البته من با همین پا هم حاضرم با اون نیش عنکبوت تو و اون سه دقیقه ، کارایی که گفتم و انجام بدم
راستی پای من ساعت 1 بعد از ظهر شکست و من 11 شب رفتم دکتر پای منم اندازه یه خربزه شده بود ;(

محسن چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ق.ظ http://after23.blogsky.com

تازشم من که خیلیم سیگار می کشم و اصلن مرتکب کوه رفتن نمی شوم هیش وقت هیچ جام نشکسته. چرا که اگر کوه رفته بودم سقوط می کردم و پام می شکست. نتیجه اخلاقی:
نباید کوه نوردی کنیم
نتیجه غیر اخلاقی
سیگار هم بکشید

افسانه چی ؟ اونم کوه رفته که پاش شکسته ؟!

کامبیز یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ

باز که ساکت شدین.

پیر شدم دیگه ننه دیگه دل و دماغ سابق و ندارم

کامبیز پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ق.ظ

خانوما پیر که میشن بیشتر حرف می زنن. شما بر عکس ساکت میشین؟

خلقت من انگار یه کم فرق داشته
خوب تقصیر من چیه

کامبیز جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:37 ب.ظ

عوضش خدا یه عالمه استعداد دیگه بهتون داده. یکیشم همینه که هیچوقت کم نمیارین.

ولی تازگیا یه کم دارم کم می ارم :))

کامبیز پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ

یادمه یه زمانی تو یه سایتی گفته بودین امسال می خواستید برید تانزانیا. برنامه تونو کنسل کردین؟

تانزانیا؟؟؟

نه ما نبودیم . شاید نپال منظورتونه
نپال امسال کنسل شده نفرات به حد نصاب نرسید

کامبیز دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ق.ظ

به توصیۀ پزشکان متخصص، قهر کردن از دوستان و آشنایان، روی استحکام استخوان های آسیب دیده تأثیر منفی می گذارد و فرآیند جوش خوردن آنها را به تعویق می اندازد.

قهر که اصلن بلد نیستم
ولی آخه جایی که نمی رم چی بنویسم کوه می بینم با این همه برف آه از نهادم بلند میشه اصلن دوست ندارم اخبار کوهنوردی هم بخونم دیگه

البته فکر نکنین خیلی دپرسم ها ولی خوب بالاخره پام هنوز خوب نشده
شما آدرس وبلاگتون و نمی دین ما هم بیام براتون کامنت بنویسیم؟

کامبیز چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ب.ظ

اینهمه ورزشای دیگه هست. خب تنیس بازی کنید مثلاْ.
من وبلاگ ندارم. یعنی مثل شما استعداد نویسندگبی و کتاب خوندن ندارم. حالا اگه با زیادی کامنت نوشتن من مصرف برق وبلاگتون بالا میره، چشششم . کمتر کامنت می نویسم.

ورزشهای دیگه هم فعلا ممنوعه آخه فقط شنا و پیاده روی مجازه ولی هیچکدوم کوه نمیشه .

اووووووووووه اینهمه استعداد نویسندگی رو من نمی دونم چیکار کنم . از اون حرفا زدین ها .
مصرف برقمون هم جهنم بالا بره ما دوست داریم کامنت بخونیم اکشال نداره

همنورد چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:12 ب.ظ http://vndamoon1.blogfa.com/

سلام
شما را لینک کردم
لطفا به من سر بزن و لینکم کن -مرسی
http://vndamoon1.blogfa.com/
http://vndamoon۲.blogfa.com/

وبلاگتون و خوندم از آشنایی با گروهتون خوشحالم

کامبیز یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام
این روزا چیکار می کنین؟

این روزها که می گذرد شادم / این روزها که میگذرد شادم که می گذرد/
شادم که می گذرد این روزها...

روزهای سختی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد