اسفند دوست داشتنی هم داره تموم می شه ، من همیشه بیشتر از عید اسفند رو دوست داشتم و دارم ، یه هیجان و جنب و جوش زنده ای همه ی فضای اطرافت رو پر کرده و انگار تو رو با خودش می بره بوی خاصی داره ... خیلی زیباست
بهترین آرزوها رو برای ایران عزیزمون دارم امیدهایی که شاید امسال محقق نشد ولی امیدواریم همچنان ...
بهارتان سبز
با آرزوی سالی سرشار از :
۱- سلامتی
۲- شادمانی
۳- موفقیت
۴- برآورده شدن آرزوهاتون
۵- صعودهای مداوم با همنوردان
۶- بازم سلامتی
برای شما و خانواده محترمتان
«سیاوش مرادیانی از گروه کوهنوردی پویا خرم آباد»
ممنون
شما هم سال خوبی همراه با بهترینها داشته باشید
سبز باشید
سرکار خانم فیروزه
نوروزتان مبارک. امیدوارم همواره سالم و سر حال و مدام در گشت و گذار کوه و دشت و چمن باشید. هیچ چیز جای این گردشها را نمیگیرد. خوش به حالتان که هنوز جوان هستید و میتوانید به گردش بروید. خوش باشید و ما را هم یاد کنید.
ممنون از محبتتون نوروز بر شما هم مبارک امیدوارم سال خوبی همراه با سلامتی و ارامش در انتظارتون باشده .
گردش که دیگه محدودیت سن و سال نداره شما هم بسم الله :)
نوروز ؛ جشن نو شدن طبیعت مبارک. امیدوارم به همه ی آرزوهایت برسی. پیوسته دلت خوش و لبت خندان باد.
ممنون
من هم براتون بهترینها رو ارزو می کنم
شاد باشید
سلام
عید تان مبارک
سالی پر از موفقیت برای شما ارزو می کنم
سلام
ممنون من هم سال خوبی رو براتون ارزومندم
مقالات کوهنوردی در وبلاگ گروه پویا [گل]
http://pooya-team.persiangig.com/image/maghale-article12.htm
سلام
سیزده بدر جایی برید که سبزه داشته باشه بتونین گره بزنین. باز نرید وسط برف و صخره ها و تخنه سنگا. عکس هم بگیرین ببینیم چیکارا کردین و چه قیافه ای افتادین.
سلام
امروز که سیزده بدر من تازه از کویر شهداد کرمان برگشتم و جایی نمی رم خونه می مونم دلم برام خونه تنگ شده بود
شما به جای من هم گره بزنید
خوش بگذره
تا نوروز ۱۳۹۱ می خواین چیزی ننویسین؟
چشم به بزارین می شه ۹۱ :)
فروردین دوست داشتنی هم تمام شد ولی اینجا هنوز حرف اسفند است؟
خوب من از اولشم هم ادم کم حرفی بودم :)
حالا جبران می کنم
لطفاً نظر خود را در مورد نمایشگاه کتاب و اوضاع و احوال این روزهای خودتان بیان فرمائید.
سلام دوست عزیز
نمایشگاه نرفتم چون تمام نویسندگانی که دوست دارم آثارشون ممنوع شده بنابراین وقتمون و تلف نکردیم
حال و احوال خودمان هم بد نیست می گذرد شکر....
شما چگونه اید؟
من هم بد نیستم. غرض از مزاحمت فقط می خواستم بپرسم آیا هنوز هم کتاب می خوانید که خلاصه اش را برای ملت تعریف نمایید یا آنجا را هم مثل این وبلاگ انداخته اید توی ترشی. حالا حتماْ باید از کوه بنویسید؟ از خیابان ها بنویسید - از اتوبوس واحد بنویسید از مترو بنویسید از دوستان محل کار بنویسید. خوب اگه نمی خوای بنویسی چرا وبلاگو اجاره نمی دی؟ حساب کن اینجوری هر ماه چقد کرایه وبلاگ از دست میدی! عین خیالتم نی انگار.
کتاب که می خونم ولی دردیست به نام تنبلی که ما دچار ان شده ایم در زمینه نوشتن خودمان هم نمی دانیم چرا اینگونه بی انگیزه و علاقه شده ایم انگار که هزار سال عمر کرده ایم به قول شاملو ی عزیز ؛ "جخ امروز از مادر نزاده ام عمر جهان بر من گذشته است " و انگار عمر جهان بر ما گذشته و پیر شده ام و ازاین حرفها ...
با همین پای ناقص البته به کوه و دشت هم می رویم
اجاره هم اگر مشتریپدا کردید اجاره می دیم تو این وانفسا بد هم نیست
بر می گردیم و به خاطر گل روی شما هم که شده می نویسیم
گل؛ روی شماست و وجود نازنینتون. این بی انگیزه و بی علاقه شدن درد ما هم هست. به شما سر میزنیم که روحیه بگیریم. شما هم که....
ممنون از لطفتون
درد بدیست